قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ.ای رسول خدا! به خلق بگو که شما باید تنها به فضل و رحمت خدا شادمان شوید (و به نزول قرآن مسرور باشید) که آن، بهتر و مفیدتر از ثروتی است که برای خود می اندوزید.
بنابراین آیه، مردم باید همواره به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او و به این کتاب بزرگ الهی که جامع همه نعمت هاست، خشنود شوند، نه به جمع کردن ثروت ها و بزرگی مقام ها و فزونی قوم و قبیله.
اطاعت از خداوند نیز سبب شادی انسان مؤمن می شود، چنان که حضرت علی علیه السلام می فرماید:
سُرورُ المؤمِنِ بطاعَةِ رَبِّهِ و حُزنُهُ علی ذَنبِهِ.
شادی مؤمن، به طاعت پروردگارش و حزنش بر گناه و عصیان است.
از سوی دیگر، در دسته ای از آیات الهی، شادی های بیهوده، بی هدف و ضدارزش نکوهش می شود. بنابراین، شادی ها باید بر اساس ارزش ها و اهداف مقدس باشد، چنان که خداوند در قرآن کریم در داستان قارون که فردی خودخواه و مغرور بود و شادی های مستانه داشت، از زبان قومش می فرماید:
إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحینَ. (قصص: 76)
به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند، شادی کنندگان مغرور را دوست ندارد.
شادی، یکی از نیازهای اساسی انسان در زندگی است و عاملی برای رشد و موفقیت آدمی به شمار می آید. سرور و نشاط، تأثیر بسزایی در افزایش توانایی و فعالیت سالم دارد و ضرورتی است که به زندگی فرد معنا می دهد. بهار طرب انگیز با آبشارهای زیبا و گل های رنگارنگ، طلوع خورشید فروزان، پرندگان قشنگ و نغمه خوانی آنها، باران لطیف، رویش گیاهان و بسیاری دیگر از پدیده های جهان برای انسان شادی آور و سرور آفرین است.
آدمی در پرتو شادی توفیق می یابد خویشتن را بر مبنای اصولی راستین به پیش برد و به قله های پیشرفت و تعالی دست یابد و نقش سازنده خود را در زمینه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در اجتماع ایفا کند.
دین اسلام چون دین فطرت است، به تمام نیازهای طبیعی و فطری انسان توجه دارد و پیروان خود را به شادی های مثبت و سازنده دعوت می کند. همچنین پرداختن به شادی با رعایت حدود آن، برای تجدید نشاط درونی و کاستن از یک نواختی زندگی مؤثر است.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
اِنَّ هذِهِ القُلُوبَ تَمُلُّ کَالأبدانِ فابتَغوا لَها طرائِفَ الحِکْمة.
این دل ها همانند بدن ها، خسته و افسرده می شوند و به استراحت نیاز دارند. در این حال، نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب کنید.
در روایتی دیگر می فرماید:
بر مؤمن لازم است شبانه روزش را به سه قسمت تقسیم کند: قسمتی را برای راز و نیاز با خدا؛ قسمتی را برای امرار معاش و تأمین زندگی و قسمتی را نیز برای بهره برداری از لذت های حلال و نیکو.
از امام رضا علیه السلام نیز نقل می شود:
اوقات فراغت خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت؛ بخشی را برای کار و فعالیت برای تأمین زندگی؛ بخشی را برای معاشرت و مصاحبت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان واقف سازند و بخشی را به تفریحات و لذت های خود اختصاص دهید و از وقت هایی که به تفریح و شادی می گذرانید، نیرو و توان انجام دادن دیگر وظایف خود را تأمین کنید.
بخشی از شادی ها «ظاهری و سطحی» است، مانند شادی هایی که از سر غفلت و هوسرانی، تکبر و استهزای دیگران، به انسان دست می دهد. این نوع شادی ها در اسلام «لهو و لعب» تعبیر می شود که پایان آن، جز اندوه و افسردگی نخواهد بود. بخشی دیگر از شادی ها «حقیقی و واقعی» است که ممکن است حتی در ظاهر، خنده ای دیده نشود، حال آنکه فرد در اعماق جان خود احساس رضایت و آرامش می کند، مانند: نجات دادن غریق، نجات یک طفل از خطر آتش سوزی، ایثار در حق مسکین و دردمند، عیادت بیمار بی پناه، رسیدگی به داد مظلوم، احسان به والدین و گذشت و عفو در حق دیگران.
نوع غم و شادی هر فرد، بستگی به چگونگی شخصیت و نگرش او دارد. از غم ها و شادی های هر فرد، به میزان رشد فکری و بزرگی همت و عظمت روح او می توان پی برد. خوشحالی شخصی به عفو و گذشت است و دیگری به انتقام. یکی در صورتی که گناهی مرتکب شود، غمگین می شود و دیگری با از دست دادن سرمایه ای ناچیز.
در نظام ارزشی اسلام، هر چیزی زمانی مطلوب است که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد و پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام همواره می کوشیدند به شادی های مردم جهت و هدف بدهند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزی که از مکه به مدینه هجرت کرد، متوجه شد که مردم مدینه همه ساله دو روز را عید می گرفتند و به تفریح و جشن می پرداختند. پیامبر پرسید: این دو روز چه ویژگی و مناسبتی دارد؟ گفتند: ما در دوران جاهلیت، این دو روز را این گونه سپری می کردیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خدای سبحان بهتر از این دو روز را برای شما آورده و آن، عید فطر و عید قربان است.» از این رهگذر، عید و شادی مؤمن، همان لحظه هایی است که بر شیطان و نفس خود چیره می شود و عزای او آن روزی است که به گناه گرفتار آید.
توکل بر خداوند، آدمی را به منبع قدرتی بی پایان پیوند می دهد و خود، یکی از عوامل پدید آورنده آرامش و شادی در قلب انسان است. «توکل؛ یعنی واگذاری امور خود به مالک خویش و اعتماد به وکالت او و مالک شخص، کسی است که بر مصالح او، مقتدر باشد و خداوند، این گونه است. رسیدن به این نوع دل بستگی به پروردگار، نشانه کمال معرفت است؛ زیرا انسان، هر اندازه خدا را بهتر بشناسد و از قدرت و رحمت و حکمت او زیادتر آگاه شود، دل بستگی او به آن قدرت و ذات بی همتا زیاد می شود».
و از آنجا که اسباب دنیوی شایسته اعتماد نیستند، توکل بر آنها آرامش و شادمانی آدمی را در پی ندارد. توکل در صورتی شادی آور است که بر شخصی مورد اعتماد و بی نهایت قدرتمند امید بسته شود و آن کس، جز پروردگار جهانیان نخواهد بود.
http://www.hawzah.net